سفارش تبلیغ
صبا ویژن
افتخار خدمت به مردم(2) (جمعه 87/9/15 ساعت 11:18 عصر)
در شرح بیان مقام معظم رهبری بودیم و انشاءالله در این جلسه در مورد خدمت صحبت می کنیم . پیغمبر اکرم (ص) می فرمایند : انسان وقتی به بشر خدمتی می کنه ، به تعداد افرادی که مورد خدمت واقع می شوند و خدمتهایی که نسبت به مردم انجام می ده ، در روز قیامت خداوند تبارک و تعالی برای اون خدمتکار منظور می کنه .
در روایت قدسی خداوند تبارک و تعالی به داوود (ع) وحی کرد : ای داوود ! چیه ؟ چرا ناراحت و نگرانی ؟ چرا خسته ای ؟ عرض کرد : خدایا ! از دست مردم تو ناراحتم ، فرمود : چرا ؟ گفت : حرف من رو گوش نمی دن ، و هرچه من بهشون لطف و محبت می کنم خوب جواب نمی دهند ، من دوست دارم مردم بالا بیان ، این مردم هرچقدر که من از تو می گم ، روی من رو زمین می ندازند . خداوند تبارک و تعالی فرمودند : داوود تو از زندگیت چی می خوای ؟ آیا ما تو رو خلق کردیم ، هدف تو از این خلقت چیه ؟ عرض کرد : خدایا ! محبت تو ، فرمود : اگر محبت من رو می خوای باید به مردم و به خلایق من خدمت کنی . حالا می خواد جواب بدهند ، می خواد جواب ندهند . می خواد قدر بدونند ، می خواد ندونند . در عالم ما دونوع انسان داریم : یک سری انسانهایی که وقتی خدمتی به خلق می کنند ، مردم قدر اونها رو می دونند و به هر حال از اونها قدردانی می شه . و یک نوع انسانهایی که مردم قدر اونها رو نمی دونند . خدمت می کنند اما خدمت نمی بینند . محبت می کنند اما محبت نمی بینند . از این نمونه ها تو عالم انسانی خیلی زیاده ، این جمله ای که : اگر من دستم رو تا آرنج عسل کنم و تو دهن فلانی بذارم ، آخرش گاز می گیره . یه جمله مشهوری هست ، خیلی از مردم ما این حرف رو می زنند ، اما غافل از این هستند که همین عمل خودش بالاترین عبادت هست . و همین عبادت خودش برای رسیدن به خداوند بسیار مؤثر و مفید هست .
کسانی که در دنیا به مردم خدمت می کنند سه دسته هستند : 1 ـ اونهایی که خدمت می کنند و از مردم جواب می گیرند . اینها روز قیامت در نزد خداوند هم مأجورند . به این معنا که خدمت کرده ، جواب هم گرفته یک مزدی هم خداوند بهش می ده . 2 ـ اونهایی که خدمت می کنند و از مردم جواب نمی گیرند ، اینها روز قیامت به دو اجر مأجورند : یک : اجر خدمت ، دو : اجر جواب نگرفتن . ( خداوند به جای مردم جواب اونها رو می ده . ) 3 ـ اونهایی که به مردم خدمت می کنند و نتنها جواب نمی گیرند ، بلکه فحش می شنوند . اینها در روز قیامت به سه اجر مأجورند : یک : اجر خدمت کردن ، دو : اجر جواب نگرفتن ، سه : اجرِ تحملِ بر فحشِ مردم . اتفاقاً برای اونها لذت بخش تر هست . کیف می کنند . جوون ترهایی که فکر می کنند در عالم مادی هرچقدر محبت کنند همون قدر محبت باز پس می گیرند ، اشتباه می کنند . می گید نه ؟ از بزرگترهاتون سؤال کنید . در این دنیا عمل و عکس العملهای محبتی و خدمتی یکسان نیست . باید عادت کنی و حواست به این باشه که یه خدمتی که انجام می شه این گم نمی شه .
می گه : آقا ما این همه زحمت کشیدیم ، چی شد ؟ این جمله ، جمله اشتباهی هست . برای اینکه ما زندگی مون در دنیا تموم نمی شه . روز قیامتی هم هست . لذا اون کسی که در ممکلت مسؤول می شه و برای مملکت زحمت می کشه ، و غیر از فحش و تهمت چیزی گیرش نمی یاد ( مثل مرحوم شهید بهشتی رحمت الله علیه ایشون آخر کار ابراز خوشحالی می کردند ) می گه : خُب خیلی بهتر شد ، ما خدمتمون رو انجام دادیم ، وظیفه مون بود و مزد نگرفتیم . الحمدلله خداوند روز قیامت بهتر جبران می کنه . ما که مال این دنیا نیستیم . ما مال اون بالا هستیم . ما چون زبالائیم ، اون چیزهایی که بالا برامون در نظر گرفتند ، برامون خیلی شیرین تر و ارزشمندتره تا چیزهایی که این پائین بهمون می دن .
یه وقتی من به خواهرها و برادرهای کادر همین کانون خودمون که یه مجموعة خیلی کوچیک هست گفتم ، اگر شما زحمت کشیدید و مردم قدر زحمتتون رو دونستند وقتی که داشتن می یومدند ، به شما گفتن : خسته نباشید ! خیلی ممنون ! با محبت و لبخند به شما نگاه کردند و حواسشون بود که مثلاً شما 6 ساعت قبل از اونها می یاید و 4 ساعت هم بعد از اونها به خونه هاتون برمی گردید ، و حواسشون بود که شما چقدر زحمت می کشید ، این خیلی خوبه ، خدا رو شکر کنید . اما اگر یه روزی زحمت کشیدید و فحش خوردید ، زحمت کشیدید و خستگی تو رو درک نکردند ، بهت چپ چپ نگاه کردند ، مورد طعن و حسادت واقع شدی ، اون روز رو بیشتر قدر بدون . چون خدا بهت می گه : ” بنده من ! اونقدر دوستت دارم که این پاداش ها و این لبخندها و این به به و چه چه های دنیوی رو برای تو کافی نمی دونم ، لذا از اینها هم محرومت می کنم ، فقط می ذارم وقتی تو بغل خودم اومدی ، اون وقت بهت اثبات می کنم که چه خبره ؟! ”
اتفاقاً اینجاست که می بینیم تنها چیزی که برای آدم می مونه همین هاست . خدمتهایی که به مردم انجام شده و مردم جواب ندادند . نوع انسان قدر نشناسه . ( انسان که دارم می گم ، منظورم فقط ایرانی ها نیست ) . اون کسی که می خواد در مملکت امام زمان (عج) پست و مسؤولیت بگیره این رو باید درک کنه که نوع انسان قدر نشناس هست . هزار تا کارِ خوب کنی از یادش می ره ، یه کار بد کنی ، همیشه در ذهنش می مونه . 2 سال با فلانی رفیقی ، بالاترین محبت ها رو بهش می کنی ، با یه جملة تو قهر می کنه .
مردم خوبی ها و بدی های طرف مقابل رو در ترازو نمی گذارند و نمی سنجند . اونها خوبی ها رو می بینند و فراموش می کنند و بدی ها رو به خاطر می سپارند و عکس العمل منفی نشون می دهند . می خوای توی این مملکت مسؤول باش یا هر کشور دیگه ، فرق نمی کنه ، همه مردم همین طوری هستند . این ضعف انسان هست . ( این توهین به مردم نیست ، خصوصیت انسان این طوریه ) ماها همه همین طوریم . در طول زندگی مون نگاه کنیم به کارهایی که انجام دادیم ، خود شما جوون ترها به ارتباط و رفتار و عکس العمل خوتون نسبت به والدینتون نگاه کنید . طرف 24 سالش هست ، بخاطر اینکه مادرش با ازدواجش با فلانی مخالفت کرده ، با مادرش قهر می کنه و بهش توهین می کنه . یادش می ره 24 سال این مادر پاش خون دل خورده ، حالا ولو زور بگه . در ترازو نمی ذاره بسنجه .
به والدینمون چقدر خوب تونستیم جواب بدیم ؟ بقیه مردم هم مثل ما هستند . این ضعف انسان هست . کسی که می خواد در مملکتی مسؤولیتی رو به عهده بگیره و خدمتی رو به مردم ارائه بده باید یادش باشه ، حافظه عمومی ، خوبی ها رو نمی بیند و بدی ها رو بزرگ می کند . این ضعف رو باید چکار کنیم ؟ اخلاقیات و خلقیات ما گاهاً مگس وار می شه ، یعنی روی زشتی ها می شینه ! ضعفی که نوع انسان اغلب نیمه خالیِ لیوان رو می بینه تانیمه پر . اگر می خوای در این مملکت مسؤولیت حکمی و غیر حکمی ( جلسه قبل گفتم ، همه ما مسؤولیم ) به عهده داشته باشی ، باید این ضعفِ بنی آدم و بشر رو به یاد داشته باشی .
لذا خداوند به داوود (ع) می فرماید : داوود ! همین بنده هایی که تو براشون به خاطر من نگرانی که چرا به من نزدیک نشدن ، من خودم دارم بهت می گم : من اینها رو دوستشون دارم ، تو برو به اینها خدمت کن . تو چکار داری ؟ مگه نمی خوای به من نزدیک بشی ؟ تو برو بهشون خدمت کن . من همین ها رو دوست دارم . همین هایی که تو می گی خیلی بد هستند ، فاسد هستند . من اینها رو دوستشون دارم . چرا زور می گی ؟ تو مگه به خاطر من نگران نیستی ؟ تو مگر به خاطر من نمیخوای با اینها برخورد بد کنی ؟ من بهت می گم برخورد خوب کن ، بهشون خدمت کن !
اتفاقاً بعد از این وحی داوود (ع) مشغول خدمت به مردم شد . و مردم دیدند یه کسی فقط برای اینکه دوستشون داره ، بهشون خدمت می کنه . هیچ غرضی ( حتی معنوی ) هم پشت قضیه نیست . یعنی طرف بهش محبت نمی کنه که حتی به خدا جذبش کنه . می گه : تو می خوای گناه کنی ؟ خیلی خُب ، تو انسانی ، خدای من دستور داده انسانها رو دوست داشته باشم ، بهشون خدمت کنم ، ولو تو بخوای گناه کنی ، حتی من توقع عبادت رو هم از تو ندارم ، بعد می بینی این به سمت خدا می یاد . این راهی هست برای جلب مردم .
در همین مجموعه ما کسی رو داریم که الان جزء بچه های خیلی خوب مون هست و این با یک برخورد خوب شماها راه افتاده . این برخورد خیلی هم کوچیک بوده ، اون هم این بوده که : که ایشون سوار ماشین یکی از بچه های کانون شده ، وقتی می خواسته پیاده بشه ، ازش پول نگرفته . به همین راحتی ! به همین کوچولویی ، در صورتی که یکی از ماها که ظاهر بین هستیم اگر این رو کنار خیابون می دیدیم ، اصلاً سوارش نمی کردیم ، می گفتیم : این بابا اصلاً قیافه اش به تیپ ما نمیخوره ! اما این برای خدا سوار کرد و اون هم با این برخورد خوب و کوچیک خدایی شد .
پس در هر جایی که مسؤولی ، ( مسؤول با حکم یا بی حکم ) باید بدونی که مردم رو فی نفسه به عنوان انسان ، باید دوست داشته باشی . وقتی مردم رو دوست داشته باشی به لباس ، به ظاهر ، به فقر و یا به غنای اونها نگاه نمی کنی . آقای قرائتی می فرمودند : پلیس راهنمایی ـ رانندگی ، تو ماشینش نشسته می خواد جریمه کنه ، یه بنزی که رد می شه می گه : بنز شماره فلان ، رنگ فلان ، لطفاً بزنید کنار ، کارت و گواهینامه رو بی زحمت بیارید ! اما همین پلیس ماشین ژیان رو که می خواد جریمه کنه ، می گه : ژیان ! بزن کنار . این ارزش ندادن به نفس انسانیت یکی از مشکلات ماست .

خُب در بحث خدمت به مردم کسانی که فقط به فکر اقتصاد مردم هستند اشتباه می کنند . مردم ما روح دارند ، انسانند ، انسان رو با پول نمی شه خرید . مگر نمی بینیم کشورهایی که مردمشون از نظر اقتصادی بسیار بسیار مرفه هستند ، حتی سوبسید می گیرند ، حقوق دریافت می کنند ، اما هیچ دلخوشی از مسؤولینشون ندارند ؟ جلسه قبل آمار نظرسنجی کشور انگلیس رو براتون گفتم . اونهایی که فقط به فکر مسؤولیت های اجتماعی مردم هستند ، مثل شغلشون ، تنوع های فکری شون ، رفاهیات جسمی شون ، روابط اجتماعی شون ، صبح تا شب دارن مشاوره می دن ، اونها هم باختند . اونهایی که فقط و فقط به فکر دینِ مردم هستند ، اونها هم باختند . مردم ما ، انسانهایی هستند که دارای جنبه های مختلف هستند . کسی که می خواد خادم مردم باشه ، باید به تمام جنبه های اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی ، ارزشی و . . . برسه . یک خادم باید تمام این نیازها رو برآورده کنه . ممکنه که این خادم یک گروه خدمتگذار باشند ، مثلاً یک کابینه . که باید قمستهای مختلف رو در نظر بگیره ، وزارتخانه های مختلف و سیستم اجرایی مملکت باید به فکر تمام جوانب جسمی ، روحی ، عاطفی و ارزشی جامعه باشه . وگرنه مردم ما کم می یارند . نمی شه با دین سیرابشون کرد . نمی شه با پول ، رفاهیات ، پست های اجتماعی سیرابشون کرد . مردم ما یک سیستمی رو می خوان که این سیستم به همه جوانب زندگی شون رسیدگی کنه .
حالا چرا به این شکل هست ؟ ببینید اولش نیازهای روحی و عاطفی . یه وقتهایی بعضی از ما تعجب می کنیم از برخی مسائل مثلاً در استقبال از مسؤولین یک سری نکات تعجب برانگیزی در مردم ما به چشم می خوره . تا دیروز مثلاً بد و بیراه می گفتند ، امروز فلان مسؤول می یاد همه به استقبالش می رن . همون موقع که داره استقبال می کنه ، انتقاد هم داره . این استقبال نه توش پول خوابیده ، نه دین خوابیده ، نه هیچی . این رو نشون می ده که مردم دوست دارند با مسؤولین شون یک رابطه عاطفی و مهرورزی هم داشته باشند . اونها یک کامپیوتر یا یه رباط نمی خوان که فقط براشون کار کنه . یه کسی رو می خوان که مثل رباط کار کنه اما قلب هم داشته باشه . یعنی به مردم عشق بورزه . مردم رو دوست داشته باشه . ما نمونه های زیادی رو دیدیم . کسانی در کار خودشون موفق بودند که رابطه شون با کسانی که مرئوس و زیر دستشون هستند یک رابطه عاطفی بوده . در جبهه می گفتیم : مدیریتی که بر قلب ها حاکمه . یا به قول مدیریت غربی ، می گن : مدیریت پدرانه . مدیری که بر قلب ها حاکم هست بسیار بسیار موفق تر از اون مدیری هست که بر اعضاء و جوارح و بر جسم ها حاکمه . یعنی باید هم کارهای دیگه ات رو انجام بدی ، هم رابطه ات با مردم باید رابطة مهرورزی باشه . خیلی وقتها این کسانی که مسؤول هستند ، در جاهای مختلف و دیدار عمومی می ذارن ، می بینند که در این دیدار عمومی یه عده زیادی فقط می یان برای دیدن . کاری هم نداره یعنی دوست دارند که ایشون رو ببینند . همین دیدن براشون کافیه . حالا استفاده شد چه بهتر اما اگر استفاده نشه ، همین دیدار مسؤول باعث ارضای مرئوس می شه . دوست داره . لذا اگه یه کسی با خودش فکر کنه که من آدم جدی هستم من خیلی سریع دارم کارم رو انجام می دم ، می شینم کاری هم به مسائل و روابط عاطفی ندارم ، این کم می یاره . اگر چه ممکنه در مسائل اجرایی مسؤول خیلی موفقی هم باشه . اما عمر مسؤولیتش کم هست . برای اینکه بر قلب حاکم نیست . همین طوری که داری کار می کنی لبخندت هم برای مردم باید کاملاً مشخص باشه . همین حرفی که الان داری می زنی . می دونی یکی از اشکالاتی که الان مثلاً در جامعه ما هست ، این هست که : برخی حرفهای حقی که زده می شه اینها با کلام محبت آمیز همراه نیست . مثلاً تو یه جمعی که یه مشکل خیلی بزرگی دارن ، مثلاً دزد هستند ، وقتی می خوای بری برای این جمع صحبت کنی ، دو راه داری : ( حرف یکی هست ، اما دو تا راه داره ) یک راه اینه که بشینی بگی : ” شما دزدید ؟ خجالت بکشید ، حیا کنید ، دزدی خوب نیست و . . . مگه شما دین ندارید مگه انسان نیستید ؟ ” یه راه اینه . یه راه دیگه این هست که بشینی صحبت کنی ، بعضی وقتها دزدی دلایلی داره . انسان رو در معذوریت می ذاره ، بیایم اون دلایل رو بررسی کنیم . بگیم : ” شما فقیرید ؟ شما خوب تربیت نشدید ؟ و . . . ” چرا می گی : خجالت بکش ! این یه مثال خیلی کوچولو هست . لحن کلام خیلی مؤثر و مفیده .
یه وقتی یه بنده خدایی که نوارش رو فرستاده بود و استفاده هم کردم ، بعد خدمتشون عرض کردم : شما همه حرفهایی که توی نوار زدید ، درست بود ، اما کلامتون خیلی تند بود . گفت : من همینم ! من رُکم . گفتم : اشتباه می کنی ، ائمه ما (ع) رُک نبودند ، پیغمبر (ص) رُک نبود . این رُک بودن که برخی ها می یان بزرگش می کنند ، و خیلی بهش افتخار می کنند اتفاقاً یکی از نقطه ضعف های انسان هست . انسانی هنرمنده که بتونه کلام حق رو طوری بزنه که این کلام و این حرف تشنج و شوک ایجاد نکنه . رُک بودن شوک ایجاد می کنه ،
یه نفر می گفت : یه جا ایستاده بودم ، دیدم اون ور خیابون همین بنده خدا داره راه می ره ، با خودش حرف می زنه ، ( خیلی آدم جدی و محکمی هست ) بعد می گفت به بقیه نشونش دادم و گفتم این کیه ؟ یه وقت دیدم از اون ور خیابون پرید اومد این ور گفت : سلام علیکم ، گفتم علیک سلام ، آقا چرا شما چرا با انگشتت من رو به این و اون نشون می دی ؟ گفتم : خُب ببخشید . گفت : مگه آزار داری ؟ گفتم : خُب می خواستم ببینم شما کی هستید ؟ گفت : خُب می یومدی اون ور ازخودم می پرسیدی !
خُب این رُک بودن هست . بعضی ها این چیزها رو دوست دارن ، ولی عموم مردم ما از این جور آدم ها خوششون نمی یاد . چرا گیری می دی ؟ به این جور آدمها می گن آدمهای گیر ، پیله !
باید کلام رو در کانالهایی که بتونه بدون شوک ، آرام آرام تحول ایجاد کنه بندازی . کسی که همچین توانایی داره هنرمنده .

امام صادق (ع) فرمودند : با مردم اندازه عقولشون صحبت کنید
، یکی از راههایی که بتونی چنین کاری کنی این هست که یه جوری صحبت کنی که به مردم شوک وارد نشه . بعضی وقتها از برخی از دانشگاه ها ، دبیرستانها که دیدن می کنم ، متولی کار به من یک کاغذی می ده می گه : با این ها صحبت کنید ، اینها نوار ترانه گوش می دن ، نماز نمی خونند ، نماز جماعت شرکت نمی کنند ، حجاب ندارند ، فحش می دن ، دزدی می کنند ، درباره این چیزها صحبت کنید . من کاغذ رو نگاه می کنم ، ولی هیچ وقت از این چیزها نمی گم ، برای اینکه شوک ایجاد می شه . من می یام تو ذهنم بررسی می کنم دلایلی رو که این نماز نمی خونه ، نوار گوش می ده ، دوست ناباب داره ، روابط نامشروع داره ، ببینم چی هست ؟ می بینم مهمترین دلیل و اولین دلیل این هست که اصلاً هنوز خودش رو نشناخته ، یادش رفته که انسان هست . من سعی می کنم اول از عالم حیوانیت بیرون بیارمش ، تو اون عالم هرچی بهش بگی ، هیچ فایده ای نداره . اول باید وارد عالم انسانیت بشه . اول ارزش خودش رو براش کشف بشه . یه کسی که یه لباس سفید بسیار زیبایی پوشیده که صد هزار تومن مثلاً قیمتش هست این تا وقتی که فکر کنه لباسش 200 تومن هست این لباس اگر کثیف شد براش مهم نیست . می گه میندازم دور 200 تومن دارم یکی دیگه می خرم . اما اگر بتونی براش اثبات کنی که بابا لباست 100 هزار تومن قیمتش هست دیگه لازم نیست که بهش فحش بدی که چرا لباست رو لک می کنی خودش لباسش رو لک نمی کنه .
باید مسائل روحی و عاطفی انسانها و بشر کاملاً برای ما ملموس باشه تا بتونیم کار و خدمت کنیم .
2 ـ
خدمت اقتصادی
، می گن : شکم گرسنه دین و ایمون سرش نمی شه ! اولاً من با این جمله مخالفم . چرا ؟ چون متأسفانه فساد در اونهایی که شکم شون سیره ، بیشتر هست . و اتفاقاً گرسنه ها به خدا نزدیک تر هستند اما یه نکته ای هم هست تا فکر نسبت به مسائل مادی مشغول باشه ، مسائل معنوی خُب جا نمی گیره به این معنا نیست که اگر شکمش سیر شد ، دیگه آدم معنوی نیست نه برخی این ضرب المثل رو که شکم گرسنه دین و ایمون سرش نمی شه روتابلو می کنند ، اصلاً یادشون می ره که باید نسبت به مسائل دینی کار کنند . می گن : آقا ! اول به وضع اقتصادی مردم برسیم ، غافل از این هستند که یکی از مشکلات ما در مملکت اونهایی هستند که وضع اقتصادی شون خوبه ، باندهای فساد ، مشکلات ، رشوه خواری مال اونهایی هست که غنی هستند . غنی ترها محتاج تراند . اتفاقاً اونی که 100 میلیارد تومن تو حساب بانکیش خوابیده ، دزدتر از اونی هست که 10 هزار تومن هم نداره . پس نمی شه که فقط و فقط مسائل اقتصادی باشه . اما اقتصاد مهمه . اگر می خوان خدمت به مردم کنند .
من همیشه یکی از غبطه هایی که خوردم ( که این هم از کوته فکری من هست ، تو کار خدا فضولی می کنم ) این بوده که چقدر زود رجایی و امثال رجایی از مملکت ما رفتند . طِزی که اینها با استفاده از اون حکومت می کردند الان خیلی غریب هست . این که یه مسؤول تمام وجودش رو وقف کنه تا مردم از نظر مسائل مختلف بهشون خدمت بشه و خودش کوچکترین بهره ای از دنیا نبره ، این طز الان خیلی غریبه . مراقب باشید ! حرف امام (ره)‌ ، حرف رهبر ، یادمون نره . تجمل گرایی آفت خدمت هست و متأسفانه دامیست که در این دام اگر بیفتیم سیری ناپذیره .
یکی از دوستان یه جملة زیبایی می گفت ، شاید تا حالا تو کشور همچین جمله ای گفته نشده باشه و اون هم این که :‌ ” به بهانه ای که ما رو ترور می کنند ، در بنزهامون قایم شدیم ، و ای کاش که در بنزها نمی رفتیم و ما رو ترور می کردند ، چون الان اثرات این داخل بنز قایم شدن خیلی بدتر از اون ترور هست . چون ما الان با این وضع ترور شدیم . چون یک نهاد ترور شد . یک قوم ترور شد . جسم ها سالمه اما شخصیت ها ترور شدند . ”
مراقب باشیم ! گرچه دیگه بساط ترور هم برچیده شده ، دیگه لازم نیست ما رو ترور کنند . بودن بعضی از ماها برای دشمن خیلی مفیدتر هست . برای اینکه روز به روز داریم آبروی اسلام رو می بریم . مراقب باشیم در دام تجمل نیفتیم .
مراقب باشیم ! به بهانه های مختلف سراغ تجمل گرایی نریم ، یکی از ائمه جمعه بسیار باتقوا و خوبِ کشور وقتی وارد شهر شده بود و اولین کاری که کرد تبعیض های خود نماز جمعه رو برداشته بود . گفته بود : این میله ها چیه اینجا کشیدید ؟ گفته بودند : مال شخصیت ها هست . گفته بود : مگه اونهایی که پشت این میله هستند بی شخصیت اند ؟ همه رو جمع کنید ! نمی خوام ! هرکی زودتر اومد صف اول بشینه .

خدمت بعدی که باید به مردم بشه
:
گفتم برخی غفلت می کنند از اینکه حکومت ما اسمش جمهوری اسلامیه ، ما باید مبانی اعتقادی جزء‌ مبانی کاری مون باشه . من نمی تونم بگم : آقا ! من حاکمِ این مردم هستم اما دین مردم به من ربطی نداره . من که حاکم جمهوری اسلامی هستم وقتی جمهوریتش مال من هست ، اسلامیتش هم مال منه . هر برنامه ای برای جمهوریت می ریزم باید در اون اسلامیت هم لحاظ شده باشه . باید به فکر دین مردم هم بود و این به فکر دین مردم بودن ، دقیقاً به معنای به فکر دنیای مردم بودن هست . چرا ؟ مگه ما در حکومتهای دیگه نمی بینیم که به فکر دین ، اخلاق و ارزشهای جوانان شون نیستند و همون سنت های خودشون هم زیر پا گذاشته می شه و یواش یواش کار به جایی می رسه که در بعدهای مادی و دنیایی هم دارند شکست می خورند . یکی از معضلات کشورهایی مثل ژاپن الان همین هست . یه زمانی ژاپن حرف اول رو در خیلی از مسائل تکنولوژی می زد اما الان نمی تونه بزنه ، یه زمان حرف اول رو در خیلی از ورزشها می زد و الان این طور نیست . و خیلی چیزهای دیگه . با اینکه مردم ژاپن واقعاً مردم عجیبی هستند . خیلی کاری هستند . بعد نشستند فکر کردن دیدن یکی از دلایلش این هست که غرب با اشاعة فرهنگ لااُبالی گری و بی بند و باری ، جوانهای ژاپن رو از فکر کردن جدی به دنیا هم باز داشته . یعنی جوان ژاپنی امروز به دنیا هم نمی تونه فکر کنه . چون وجودش صرف مسائل مصرف گرایی و بی بندوباری و غیره و غیره شده و هر روز از این کاباره به اون کاباره و از این عرق فروشی به اون عرق فروشی می ره و دیگه اصلاً به درد دنیای این مملکت هم نمی خوره .
قبلاً هم گفتیم مسائل اعتقادی ارتباط مستقیم با دنیای ما داره . آقا شما می گی : باید وضع اقتصادی خوب باشه ، وضع اقتصادی اگر بخواد خوب بشه باید از پائین ترین مهرة اقتصادی ‌، یعنی از فروشندة جزء تا عمده فروش ، تا کارخونه دار ، تا تصمیم گیرنده ، تا وارد کننده و صادرکننده اینها باید نسبت به مسائل ارزشی شون معتقد باشند . وگرنه اگر دزد باشه ، اگر دین نداشته باشه ، چه جوری فکر می کنه ؟ و به درد تو می خوره ؟
چهل میلیارد تومن پول بیت المال این مملکت هدر می ره برای اینکه یه مهندس دین نداره . می یاد قرارداد با وزارت راه و ترابری می نویسه و تو هر متر مربع چند صد یک تومنی از فلان ماده رو کم می ریزه . این دنیای ما نیست ؟ اگر این دین داشت ، معتقد بود چنین کاری می کرد ؟
بزرگترها یادشون هست اوایل انقلاب ما بچه بودیم ، جهاد مینی بوس و اتوبوس می ذاشت مردم از ساعت 6 صبح می یومدند ، با این اتوبوسها به روستاها می رفتند و مجانی گندم درو می کردند . چرا ؟ برای اینکه دین داشتند ، برای اینکه اعتقاد داشتند ، اگر بخوایم از نظر اقتصادی ، از نظر سیاسی ، از نظر اجتماعی و سایر مسائل مملکت سالم داشته باشیم ، باید اعضاء و ارکان این مملکت دین داشته باشند . و واحدهایی که این جامعه رو تشکیل می دن ، از کوچکترینش که خانواده هست تا بزرگترین واحد ، باید واحدهای متدینی باشند . لذا نمی شه چشمهامون رو ببندیم بگیم : آقا دین مردم به ما ربطی نداره . روحانیت بیاد برای مردم دین رو وضع کنه . اصلاً این طور نیست ، حاکم جمهوریت باید اسلامیت در کارش لحاظ بشه وگرنه کار تو پیش نمی ره . تو مگه دنبال جمهوریت نیستی ، مگه نمی خوای کارهای وزارت خونه هات خوب گل کنه؟ بدون دین نمی شه . تو چه جوری می خوای بدون دین این رو جلو ببری ؟ یا باید اونقدر فهم اجتماعی مملکت ما بالا باشه تا مردم وقتی که مسؤولیت می پذیرند ، این مسؤولیت رو با وجدان کاری بتونند خوب انجام بدن ، که متأسفانه ما وجدان کاری از تو مملکتمون کامل رخت بربسته . پس مجبوریم بریم سراغ وجدان انسانی . وجدان کاری که ما نداریم . اما چون اسلام و دین رو داریم ، باید و نباید به قدر کافی داریم توی مملکت نمی خواد وجدان کاری لحاظ کنیم . ولی باید بدونیم کار و پیشبرد کار اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی ، سیاسی مردم بدون اینکه به فکر دینشون باشیم نمی شه .
این دانش آموزی که تو داری اینقدر از بیت المال مسلمین براش خرج می کنی ، اگر دین رو بهش تزریق نکنی ، اگر وزارت آموزش و پرورش فقط وزارت آموزش بشه و پرورش رو حذف کنی ، این دانش آموز در اثر فساد و شهوت و غیره و غیره فردا یک انسان لااُبالی و بی مصرف می شه که یا معتاد می شه و تو خیابون افتاده یا صبح تا شب داره تو خیابون دنبال ناموس مردم راه می ره . یا اگر دستش برسه دزدی می کنه . این به درد مملکت تو می خوره ؟
این حرفهایی که من دارم می زنم حرفهایی هست که همه بلدید ، دو دو تا چهارتا هست ، فقط باید کنار هم بذاری . مگر ارکان اجرای مملکت ما این وزارت خونه ها نیستند ؟ کدوم وزارت خونه می تونه بگه من با دزد ، آدم لااُبالی ، بی قید ، آدم دروغگو ، می تونم خوب کار کنم ؟ نمی شه خوب کار کرد . اما می بینیم این طور نیست .
می خوای به مردم خدمت کنی ؟ امسال سال افتخار خدمت به مردم هست . اولین کاری که می کنید اخلاقیات اصناف رو منتشر کنید ، ( وقتی می گم اصناف ، منظورم فقط بازار نیست ، همه صنف ها ، برای دانش آموزان ، دانشجوها و . . . ) برنامة اخلاقی تنظیم کنید . ( اخلاق دانش آموز ، اخلاق دانشجو ، اخلاق بازاری ، اخلاق جوشکار ، اخلاق وزیر ، اخلاق مدیر ، اخلاقِ فلان ،) اینها لازمه . کار کلیشه ای هم نباید بشه ، عملکرد جهاد سازندگی در زمانی که فی سبیل الله به انجام خدمت می پرداخت به مراتب از عملکردی که الان با حقوق و پاداش و حق فلان و فلان داره ، بیشتر و بهتر بود . یعنی اگر وجدان دینی در مملکت ما حاکم بشه ، کارهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی مملکت هم جلوتر می ره .





 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 243 بازدید
    بازدید دیروز: 16
    کل بازدیدها: 697457 بازدید
  • ?پیوندهای روزانه
  • درباره من
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
  • موضوع درباره امام زمان
    رضایت از خدا و از زندگی
    شرح دعای صحیفه
    شهدا از دیدگاههای مختلف
    امام سجاد و سختیهای بزرگ
    امام سجاد و جدش رسول الله
    امام سجاد و پناه به خدا
    امام سجاد و روز شب
    امام سجاد و فرشتگان
    حکایات هاشمی نژاد-400حکایت
    حکایات فاطمی نیا-100 حکایت
    حکایات استاد دانشمند-120 حکایت
    حکایات شیخ احمدکافی_60حکایت
    حکایات انصاریان_120حکایت
    حکایات مرحوم فلسفی_ 45حکایت
    حکایات شهید دستغیب_ 50 حکایت
    متن حکایات علامه حلی_10حکایت
    متن6حکایت از شیخ صدوق
    متن حکایاتی از شیخ عباس قمی_ره
    متن حکایات شیخ مرتضی انصاری
    وصال یار(1)
    وصال یار(3)
    وصال یار(2)
    وصال یار(4)
    وصال یار (5)
    وصال یار (6)
    یقین و محبت (1)
    یقین و محبت(2)
    یقین و محبت (3)
    یقین و محبت (4)
    هیئت علیه هیئت
    ملکوت انسان (1؛2؛3)
    مکتب عشق
    آسمانی شدن
    جهاد علمی
    توبه
    اخلاق کریمان
    موفقیت و سعادت
    متفرقه ها-مهم
    دید ما نسبت به مردم
    عمل به فرهنگ شهادت
    لینک ارگانهای مختلف و مراکز گوناگون
    هر چه می خواهد دل تنگت بپرس
    دانلود شبهات وهابیت و مسائل مربوطه
    فتاوای خنده دار و مستند وهابیها
    حکایت مختلف شخصیه دیدن داره ها
    تصاویر موضوعی
    افتخار خدمت به مردم(1؛2؛3)
    حرف حساب اینجاست...
    دانلود سخنرانی های حضرت امام خمینی
    منبر های آقای فاطمی نیاء-72 منبر
    منبر های آقای دانشمند
    منبر آقاتهرانی
    منبر آقای صدیقی
    منبر علامه مصباح یزدی
    منبر مرحوم فلسفی
    منبر مرحوم کافی
    منبر استاد مردانی
    منبر حجه الاسلام هاشمی نژاد
    پیرامون امام زمان-آیه الله ناصری
    طب قرانی-استاد خدادادی
    طب اسلامی -دکتر روازاده
    شخصی هاش این توست
    اخلاق(آقا تهرانی)
    شیعه...
    عکسها به سلیقه من...
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • لوگوی دوستان من
  • آهنگ وبلاگ من
  •